Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایرنا»
2024-05-03@01:38:47 GMT

تحلیلی بر سند تدبیر سیاست خارجی روسیه

تاریخ انتشار: ۶ خرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۸۴۱۱۶۲

به گزارش ایرنا، این سند تلاش دارد مفهوم جدید سیاست خارجی روسیه و رویکردهای آن در روابط مسکو با جهان و کشورهای مختلف را انعکاس ‌دهد.

در این سند به مسایل اساسی از جمله اولویت ها، روندهای پیش رو در نظام بین الملل و اهداف سیاست خارجی روسیه در سال های آتی در ابعاد مختلف و بطور کلی مواضع این کشور نسبت به ساختار نظام بین الملل اشاره شده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

این سند منعکس کننده نکات مهمی است که یکی از آن نکات پرداختن به جهان اسلام به عنوان یک قدرت قابل پذیرش و اولویت آن در سیاست خارجی و منطقه ای روسیه مطرح شده و همچنین بر توسعه همکاری های همه جانبه و قابل اعتماد با جمهوری اسلامی ایران به عنوان گروه نخست تاکید شده است. سند در شش بخش مقررات عمومی؛ روندهای جهانی؛ منافع ملی؛ اولویت‌های سیاست خارجی؛ جهت گیری‌های منطقه‌ای؛ و شکل‌گیری و اجرای سیاست خارجی روسیه در ۷۶ بند نگاشته شده است. سند پیش رو از جهات مختلف دارای اهمیت به خصوص برای جمهوری اسلامی ایران است که به بعضی از آنها اشاره می شود.

این سند چشم انداز روسیه به جهان، روندهای آن و آینده را تا اندازه ای روشن می کند.خواستگاه ها و اهداف روسیه را در نقش آفرینی بین المللی و جهانی تبیین می کند. اولویت های راهبردی روسیه در ارتباطات بین‌المللی را مشخص کرده اهمیت آن را معین می کند.دوستان و دشمنان از نظر روس ها تا اندازه ای روشن می شود.تا اندازه ای نشان می دهد که روسیه جهان را چگونه می نگرد و چگونه به دنبال اثربخشی در شکل دادن به نظم آینده است.شناخت راهبردهای جدید روسیه به علت تحولات فعلی در عرصه بین‌المللی برای جمهوری اسلامی ایران ضروری است.نگاه کشور روسیه به جهان اسلام، منطقه و جمهوری اسلامی ایران را روشن کرده، اهمیت و اولویت آنها را نشان می دهد.اینگونه اسناد نمایانگر عمق اندیشة راهبردی دولت ها به جهان و آینده، تعیین کننده میزان هوشمندی راهبردی آنها است که سند تدبیر سیاست خارجی روسیه از این منظر قابل بررسی است.

البته روس‌ها چهار سند راهبردی و ملی دارند:

۱-سند تدبیر سیاست خارجی ۲- آیین نظامی روسیه ۳- راهبرد امنیت ملی روسیه ۴- آیین دریایی روسیه که ترکیب آن ها چشم انداز بهتر و دقیق تری از روسیه و آینده به ما خواهد داد.

اما سند تدبیر سیاست خارجی روسیه نیز دارای ابعاد و اهمیت زیادی است و این سند در خود تحلیل های را متبادر می کند که برای جمهوری اسلامی ایران از اهمیت زیادی برخوردار است. هرچند باید این را توجه داشت که اینگونه اسناد، بخش‌های محرمانه‌ای نیز دارند که در اختیار ما نیست یا بخشی از آنها در اسناد مقدماتی و مکمل آنها بیشتر و بهتر تفسیر و تحلیل خواهد شد و لازمه یک مطالعه دقیق، عمیق و راهبردی است که ما در پی، نگاهی اولیه به سند منتشر شده خواهیم داشت.

ابعاد سند

سند تدبیر سیاست خارجی به طور کلی به مسایل سیاست خارجی و روابط بین روسیه و دیگر مراکز جهان می پردازد، اما نمی توان نادیده گرفت که این سند دارای ابعاد مختلف بین المللی، ملی، اقتصادی، فرهنگی، تمدنی، امنیتی-دفاعی و ... است که در تمامی ابعاد قابل بررسی و مطالعه است.

اهداف سند

به روز کردن سیاست خارجی روسیه

تطبیق سیاست خارجی روسیه با واقعیت ها و تصویرسازی هنجاری از آن

تصویرسازی مورد نظر از روسیه در آینده و نظم جدید جهانی و جایگاه آن در اصلاح تصویر ساخته شده توسط غرب از روسیه

ترسیم دوست و دشمن روسیه

القای تغییرات بزرگ انقلابی در روابط بین الملل و نظم جدید جهانی و جایگاه روسیه

تصویرسازی برای شکل دادن به نظم جهانی مورد نظر

ایجاد درک مناسب جهان از روسیه، اقدامات و پذیرش آن

قابل تحلیل و تفسیر کردن روسیه در روابط خارجی به خصوص توسط دوستان روسیه و اعتمادسازی میان آنها

کمک به تمهید راهکارهای جامع و موثر جامعه ‌بین‌المللی برای همکاری در برابر چالش‌ها و تهدیدات مشترک

ترویج و توسعه همکاری‌های دوجانبه و چند جانبه

تقویت ظرفیت نهادهای منطقه‌ای چندجانبه و ساختارهای همگرا با مشارکت روسیه

ترسیم و تحکیم موقعیت روسیه در روندهای جهانی

ترسیم و تحکیم موقعیت فرهنگ و زبان روسی در جهان و نشان دادن اهتمام سیاست گذاران روسیه به این مهم

تصویر سازی از مطالبه روسیه از جایگاه خود در معادلات و تصیمات جهانی.

بخش ها و فصول اصلی سند

مقررات عمومی و مفاهیم سیاست خارجی

روندهای اصلی در جهان و چشم انداز نظم جدید جهانی

منافع ملی فدراسیون روسیه در حوزه سیاست خارجی، اهداف استراتژیک و وظایف کلیدی تعیین شده توسط سیاست خارجی فدراسیون روسیه

اولویت های سیاست خارجی فدراسیون روسیه (ایجاد نظم جهانی عادلانه و پایدار)

تضمین منافع فدراسیون روسیه(در اقیانوس جهانی، محیط بیرونی و فضا)

حفاظت از شهروندان و سازمان های روسیه

همکاری ها و مسیرهای منطقه ای و اولویت های سیاست خارجی روسیه

شکل گیری و اجرای سیاست خارجی فدراسیون روسیه.

مفاهیم مستتر در سند

گزاره هایی که در پی می آیند دارای اولویت بندی نیست، بلکه تنها به تعدادی از مفاهیم تحلیل شده از سند اشاره می شود که به صورت مستقیم با غیرمستقیم در یک نگاه کارشناسی برداشت و ارایه می شود.

روسیه در سند تدبیر سیاست خارجی خود، به نظم کنونی در جهان نگاهی انتقادی دارد و خواستار تغییر شتابان آن است و نظم جدید را نظمی چند وجهی با بازیگری متعادل و متعامل می داند و این نظر را به عدالت پایدار در جهان نزدیک می داند و اعتقاد دارد که فرصت های برابری را برای کشور ها ایجاد می کند و نقش بیشتری را برای چین و هند می دانند و توسعه همکاری با جمهوری اسلامی ایران را در اولویت می‌داند و روسیه را یکی از مهمترین نقش‌آفرینان معادلات بین المللی تصویر می کند.

در این سند غرب به طور کلی در اولویت های روسیه نیست، ولی آن را دشمن خود هم نمی داند، از غرب خود را منزوی نمی کند، قصد خصمانه‌ای به او ندارد و رویارویی غرب با روسیه را بیهوده دانسته معتقد است بایدروی تعامل بر اساس اصول برابر و احترام حاکمیت متقابل تاکید شود.

سند اشاره دارد که روسیه از قدرت نظامی خود برای دفاع از منافع و هم پیمانانش و جلوگیری از هرگونه حمله به آنها استفاده خواهد کرد و در این مسیر به هماهنگی های کامل با مراکز قدرت جهانی دوست چین و هند تاکید می کند.

یکی از مفاهیم مستتر در این سند تبیین اولویت‌های سیاست خارجی روسیه، مقابله با سیمای هژمونیک ایالات متحده آمریکا در سراسر جهان است و بر ایجاد فرصت برای نقش آفرینی روسیه و دیگر شرکای خود در جهان با تأکید بر چین و هند اشاره می کند و بر اساس این مفهوم به دنبال ایجاد یک امنیت فراگیر جمعی و پایدار است.

این سند تلاش دارد نشان دهد که روسیه به دنبال ایجاد فرصتی برابر برای قدرت های مختلف و ایجاد اعتماد متقابل و قابل اتکا برای نقش‌آفرینی دیگران است.

موضوع مهم دیگر در این سند نگاه روسیه به آمریکا و غرب است. در این سند روسیه نشان می‌دهد که آمریکا را از اولویت‌های خود خارج کرده به عنوان هشتمین تعامل به آن نگاه می کند و آمریکا را مرکز روسیه هراسی دانسته و از اروپا جدا می کند و تاکید دارد روسیه به دنبال همگرایی با اروپاست و مشکلات روسیه با اروپا را ناشی از مداخله آمریکا می داند.

این سند بر ترویج توسعه پایدار روسیه بر اساس فناوری جدید تاکید دارد.

سند در نگاه به آینده، خبر از تحولات انقلابی در عرصه بین الملل، ارتباطات و اطلاعات، بلوک بندی های قدرت و اثرگذاری جهانی آنها می دهد که این تصویر روسیه از نظم جدید جهانی است.

در این سند از یک سو بر هویت تمدنی و تاریخی روسیه تاکید شده و از سوی دیگر بر حفظ موقعیت کشور به عنوان یک قدرت بزرگ جهانی بر اساس جایگاه ‌بین‌المللی، نقش جهانی تعیین کننده و منابع و سلاح‌های راهبردی اش تاکید کرده است.

آنچه در این سند مستتر است، تاکید بر این نکته است که روسیه در جایگاه یک تمدن با پیشینه تمدن روسی، یک دولت بزرگ و یک قدرت بزرگ جهانی در مرکز روندها و دگرگونی برای چند جانبه‌گرایی و تضمین صلح و امنیت جهانی است و از آن تصویر سازی می کند و تاکید دارد که بدون روسیه و یا بدون تضمین روسیه و همپایگی راهبرداش با امریکا و دیگر قدرت ها، ثبات راهبردی جهانی نیز به هم می خورد، و لذا هژمونی، یک‌جانبه‌گرایی و سلطه‌جویی غرب امکانی برای استقلال عمل دولت‌های مستقل در عرصه ‌بین‌المللی نخواهد گذاشت و روسیه با آن مخالف است.

تاکید بر جهان اسلام، وجه تمدنی و دینی آن و لزوم تعامل گسترده با آن از نکات مهم در این سند است. همچنین تاکید بر «توسعه همکاری‌های همه جانبه و قابل اعتماد با جمهوری اسلامی ایران» که خبر از اولویت و اهمیت روابط راهبردی روسیه با جمهوری اسلامی ایران می دهد.

سند تدبیر سیاست خارجی روسیه با ۳ رویکرد فرهنگی- تمدنی، اقتصادی و دفاعی- امنیتی تنظیم شده و برای هرکدام اصالت ویژه ای قائل است که در جای خود قابل تفسیر بر اساس اولویت ها و اهمیت است.

کشور روسیه در این سند، خود را مجاز و آماده پاسخ گویی به تهدیدات علیه خود با استفاده از همه منابع و سلاح های استراتژیک می داند و تاکید دارد که به آنها پاسخ متقابل می دهد که این نشان از عمل گرایی فعال در مقابله با تحرکات امنیتی- دفاعی است.

ترویج همکاری متقابل سودمند و برابر با همه کشورهای خارجی، اتحادها و ائتلاف های که جریان اصلی منافع روسیه را از طریق مکانیسم های دیپلماسی چندجانبه ممکن می سازد نیز از جمله موارد مورد تاکید در این سند است.

روسیه در ترسیم نگاه خود به سازمان های بین المللی، ضمن به رسمیت شناختن آن ها، به مداخله و ناعادلانه بودن آنها در بسیاری از موارد نقد دارد و مطالبه اصلاح آنها بر اساس ارزش های نوین را دارد.

بازیابی نقش سازمان ملل به عنوان مکانیزم هماهنگ کننده مرکزی در آشتی دادن منافع کشورهای عضو سازمان ملل و اقدامات آنها در تعقیب اهداف منشور سازمان ملل در ساختار نظام جهانی دیگر موضوعی است که در سند به آن پرداخته شده است.

در این سند بر ترویج همکاری های بین المللی به منظور جلوگیری از مسابقه تسلیحاتی در فضای ماورای جو، تاکید شده که همکاری کشورهای در آن از جایگاه ویژه ای برخوردار است.

مساله مهم دیگر درسند جدید تدبیر سیاست خارجی روسیه این است که در آن تصریح شده که از بین بردن آثار سلطه آمریکا در جهان و ایجاد شرایطی برای کنار گذاشتن جاه طلبی های هژمونیک در اولویت توجه خواهد بود ودر این راستا، مسکو آمریکا را منبع اصلی خطر برای امنیت خود و صلح بین‌المللی می‌داند.

تقویت پیمان‌ها در اوراسیا، آسیا و اقیانوسیه مورد توجه روسیه بوده، به ائتلاف ها و سازمان های جدید اهمیت می دهد و آنها را نقش آفرینی بزرگ و مهم تصویر می کند. در این زمینه بر تقویت همه جانبه سازمان همکاری شانگهای و بریکس تاکید دارد و آنرا تضمین امنیت جمعی در اوراسیا و جهان معرفی می کند.

نکته دیگر توجه به حل و فصل همه جانبه مسایل در افغانستان و کمک به تبدیل شدن آن به یک کشور مستقل، صلح‌آمیز و بی‌طرف با اقتصاد و سیستم سیاسی با ثبات و نقش آفرین در منطقه تاکید دارد.

روسیه با جهانی در حال تحول و تغییر مواجه است که هر کدام از بازیگران درحال دستیابی به قدرت براساس منافع ملی خود هستند. لذا در این سند روسیه بر توسعه ارتباطات خود در روابط بین الملل با کشورهای مستقل غربی اولویت می دهد و توجه ویژه ای دارد.

در پایان باید اشاره شود که این یک تحلیل و برداشت از سند تدبیر سیاست خارجی روسیه۲۰۲۳ است. بدیهی است که جمهوری اسلامی ایران برای انتخاب شرکای آینده خود و همکاری با آنها باید مطالعه و دقت لازم را از طریق بررسی اهداف آنها در عرصه بین المللی داشته باشد تا منافع ملی خود را به خوبی حفظ نماید. مطالعه دقیق و همه جانبه در این زمینه یک مطالبه ملی است تا زمینه توسعه بیش از پیش و سازنده ارتباطات بین المللی را برای میهن عزیزمان در پی داشته باشد.

جهان اروپا ۰ نفر برچسب‌ها مسکو هند روسیه اورآسیا سازمان ملل متحد افغانستان اقیانوسیه چین ایالات متحده آمریکا بریکس

منبع: ایرنا

کلیدواژه: مسکو هند روسیه اورآسیا سازمان ملل متحد افغانستان اقیانوسیه چین ایالات متحده آمریکا بریکس مسکو هند روسیه اورآسیا سازمان ملل متحد افغانستان اقیانوسیه چین ایالات متحده آمریکا بریکس اولویت های سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران فدراسیون روسیه نظم جدید جهانی توسعه همکاری سازمان ملل نقش آفرینی بین المللی همه جانبه بین الملل اولویت ها همکاری ها منافع ملی منطقه ای بر اساس

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۸۴۱۱۶۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

شاید ما در حال حاضر در یک جنگ جهانی هستیم!

فرارو- برونو ماکائس؛ وزیر سابق امور اروپای پرتغال در فاصله سال‌های ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۵ میلادی، چند ماه پیش در ضیافتی خصوصی شرکت داشتم. یک وزیر عالیرتبه اروپایی حاضر در آن ضیافت توصیح می‌داد که اگر دونالد در انتخابات ریاست جمهوری در ماه نوامبر پیش رو پیروز شده و باعث لغو تمام حمایت‌های امریکا از اوکراین شود چه رخ خواهد داد.

به گزارش فرارو به نقل از نیواستیتسمن، او توضیح می‌داد که کشورش که عضو ناتو است و چاره‌ای جز جنگیدن در کنار اوکراین در داخل اوکراین نخواهد داشت مگر آن که کشور‌های بزرگ اروپایی برای جایگزینی تلاش‌های امریکا با پیشنهادی بعید وارد عمل شوند. همان طور او بیان کرد چرا کشورش باید منتظر شکست اوکراین و به دنبال آن بسیج نیروی اجباری در روسیه برای افزایش صفوف ارتش آن کشور باشد؟

برخی از حضار در آن ضیافت این احساس اطمینان را داشتند که همگان در اروپا برای تبدیل اوکراین به قربانی آماده نیستند. عده‌ای دیگر از حضار می‌ترسیدند که چنین همبستگی‌ای به وقوع جنگی در سراسر قاره اروپا منجر شود. با این وجود، این دقیقا همان نکته‌ای بود که آن وزیر اروپایی به آن اشاره کرد: آیا می‌توان گفت که جنگ به ما مربوط نیست؟

شاید هر اروپایی چه بداند و چه نداند از پیش درگیر منازعه‌ای بوده که بسیار بزرگتر از آن چیزی است که دو سال پیش به نظر می‌رسید. در طول یک سال گذشته روسیه و اوکراین استحکامات سنگینی در امتداد خط تماس در منطقه دونباس ساخته اند تا برای یک جنگ طولانی آماده شوند.

همسایگان آن دو کشور نیز در حال اماده سازی بوده اند. لیتوانی، لتونی و استونی طرحی را برای ایجاد یک خط دفاعی مشترک بالتیک در امتداد مرز‌های خود با روسیه و بلاروس با الهام از سیستم‌های دفاعی بسیار موثر مستقر در اوکراین تصویب کردند. امروزه نیرو‌های تغذیه کننده درگیری قدرتمندتر از نیرو‌هایی هستند که به سمت نظم گرایش دارند. شاید به همین خاطر است که بسیاری از جنگ‌ها حل نشده رها می‌شوند.

جنگ‌ها ممکن است مانند درگیری‌های سوریه یا یمن از دید ما دور باشند؛ یعنی تکرار وحشت‌های روزانه در مقیاسی کم و بیش ثابت. اکنون امید این است که اوکراین و در مقیاس گسترده‌تر خاورمیانه از آن سرنوشت فرار کنند. ترس بزرگ آن است که این منازعات به آتش سوزی‌های گسترده تری تبدیل شوند.

پس از حمله ایران به اسرائیل، آرامش زیادی ایجاد شد، زیرا به نظر می‌رسید از یک جنگ همه جانبه بین دو کشور جلوگیری به عمل آمده است و یا آن که جنگ آغاز شده بود؟ در هر حال، حمله موشکی و پهپادی تماشایی ایران به اسرائیل در تاریخ ۱۳ آوریل غیر قابل تصور به نظر می‌رسید. حتی محدودیتی که ایران در این مورد از خود نشان داد ممکن است چیزی جز برنامه ریزی محتاطانه برای یک درگیری طولانی در آینده نبوده باشد. درگیری‌ها در عصر خطر تازه ممکن است آغاز یا پایان روشنی نداشته باشند.

در این میان، ویرانی از پیرامون به مرکز قدرت در درون نظام جهانی سرایت می‌کند و تفاوت میان مرکز و پیرامون فرو می‌ریزد. یک بار دیگر اوکراین را در نظر بگیرید. بخشی از اهمیت تاریخی این درگیری آن است که نشان می‌دهد دموکراسی‌های غربی از موقعیت پلیس‌های جهان میانجی‌هایی که تلاش می‌کنند نظم را در نقاط مختلف احیا کنند به جایگاه رقبای فعال تنزل موقعیت و جایگاه پیدا کرده اند. حتی عراق و افغانستان بیش‌تر به عنوان عملیات پلیسی علیه تروریسم معرفی شدند تا جنگ‌های سنتی. از آغاز حمله "ولادیمیر پوتین" رویداد‌های اوکراین به طور قابل توجهی جدید و خطرناک به نظر می‌رسید نه به این خاطر که این اولین درگیری بزرگ در اروپا پس از جنگ جهانی دوم بود بلکه بدان خاطر که با درگیر شدن بسیاری از قدرت‌های بزرگ جهان در آن نزاع همراه بود و بازیگری برای مهار درگیری باقی نماند.

آیا امریکا به طور مستقیم در جنگ اوکراین دخالت دارد؟ من می‌ترسم که این گونه باشد. زمانی که پوتین تصمیم گرفت از زرادخانه هسته‌ای خود به عنوان ابزاری باج خواهی برای محدود کردن حمایت نظامی غرب از کی یف استفاده کند امریکا به طور مستقیم درگیر ماجرا شد. شاید دولت بایدن می‌توانست سیاست متفاوتی را اتخاذ کند، اما به سرعت به این نتیجه رسید که فروپاشی خطوط روسیه ممکن است کرملین را به استفاده از سلاح هسته‌ای در اوکراین تحریک کند و پس از آن حتی ممکن بود امنیت شهروندان آمریکایی نیز در معرض خطر قرار گیرد.

جو بایدن و مقام‌های ارشد دولت اش متقاعد شده اند که خطر تشدید تنش هسته‌ای واقعی است. این ریسک هر محاسباتی را شکل می‌دهد از جمله این که تا چه اندازه باید از اوکراین با فناوری پیشرفته نظامی حمایت کرد. سلاح‌های هسته‌ای به جای دفاعی بودن تهاجمی شده اند و با محافظت از ارتش مهاجم در برابر خطر شکست جنگ‌های فتح آمیز را ممکن می‌سازند.

آن تسلیحات به تنهایی یک پیروزی اوکراینی را که زمانی قابل تصور به نظر می‌رسید اکنون به یک امکان بعید و بسیار دور تبدیل کرده اند. تحول دومی وجود داشت که محدودیت‌های قدرت غرب را آشکار می‌ساخت: اقتصاد روسیه که تحت تحریم قرار گرفته نه تنها آن گونه که بایدن چند روز پس از حمله پیش بینی کرده بود از هم فرونپاشید بلکه حتی از سال ۲۰۲۲ تاکنون رشد بهتری در مقایسه با رشد اقتصادی آلمان یا بریتانیا در همان بازه زمانی را به ثبت رسانده است. از حدود یک دهه پیش بسیاری از مفسران درباره توزیع مجدد قدرت اقتصادی بین غول‌های آسیایی مانند چین و هند صحبت می‌کنند.

پوتین به سادگی از این تحولات برای جدا کردن اقتصاد روسیه از غرب استفاده کرد. نفت به جریان انتقال خود ادامه داده و ماشین جنگی روسیه را تغذیه می‌کند. گاهی اوقات می‌شنوید که اروپا دیگر به نفت روسیه وابسته نیست، زیرا از خرید آن منصرف شده است. در واقع، اما به منظور پایین نگهداشتن قیمت جهانی انرژی وابستگی جهانی به عرضه نفت روسیه وجود دارد. دو دهه پیش زمانی که روسیه در برابر بحران‌های بدهی ویرانگر یا معضلات‌های بانکی آسیب پذیر بود پوتین جرات حمله به اوکراین را نداشت.

نحوه برخورد دموکراسی‌های غربی با تنزل جایگاه خود از کرسی امپراتوری به عرصه گلادیاتور‌ها جالب توجه بوده است.

ناگهان هر قانون و ارزش جهانی کنار گذاشته شد و با شور و حرارت نبرد بین "ما" و "آنان" جایگزین شد. این تغییر رویکرد با جنگ غزه آشکارتر شد. روزی روزگاری آمریکا تلاش می‌کرد خود را در نقش و جایگاه میانجی بین اسرائییلی‌ها و فلسطینیان قرار دهد. آن نقش یک سوگیری مداوم داشت، اما آن چه از ۷ اکتبر رخ داده از نظر کیفی متفاوت است.

همان طور که شاهزاده "ترکی الفیصل" رئیس سابق اطلاعات عربستان سعودی در گفتگویی در ریاض  به من گفت احساس تعادل و توازن از بین رفته است. واشنگتن احساس می‌کند که در کنار اسرائیل در حال جنگ است و همان طور که همیشه در جنگ رخ می‌دهد حقیقت به اولین قربانی تبدیل شد. اطلاعات به دقت کنترل می‌شوند. اظهارات "جان کربی" مشاور امنیت ملی کاخ سفید در امور ارتباطات که مدعی شد از ماه اکتبر تاکنون حتی یک مورد نقض قوانین بین المللی توسط نیرو‌های اسرائیلی رخ نداده مرا به یاد اظهارات مشابه صورت گرفته در طول جنگ عراق در سال ۲۰۰۳ میلادی انداخت.

ایالات متحده یک کشور منحصربفرد از نظر قدرتمند بودن باقی می‌ماند، اما دیگر منابع اقتصادی و معنوی برای ارائه یک ایده از نظم جهانی را ندارد. مسئولان امریکایی هر روز نشان می‌دهند که کاملا ناتوان از درک دیدگاه‌های مختلف هستند. با این وجود، همان طور که جلسه رای گیری در سازمان ملل متحد درباره آتش بس فوری در غزه نشان داد دیدگاه واشنگتن به طور فزاینده‌ای توسط اکثریت قاطع کشور‌ها مورد مناقشه قرار می‌گیرد.

هنگامی که نظم از هم گسسته می‌شود به سرعت و به طور جامع از بین می‌رود. در برخی از کشور‌های غربی حتی در نظر گرفتن دیدگاه‌های مخالف اکنون به عنوان یک نوع خفیف خیانت تلقی می‌شود. توجه به مسائل پیچیده جای خود را به ساده‌ترین روایت‌ها می‌دهد جایی که دشمن به عنوان یک نیروی بدخواه و جهانی شکل گرفته است.

آیا فلسطینیان حقوقی دارند؟ آیا آنان حتی به عنوان یک ملت وجود خارجی دارند؟ به نظر می‌رسد پاسخ پرسش منفی باشد و فلسطینیان تبدیل به ابزاری شده اند که توسط دیگر بازیگران مورد استفاده قرار می‌گیرند. از آنجایی که تلاش فکری برای دیدن فلسطینی‌ها به عنوان انسان‌هایی دارای حقوق بسیاری از کشور‌های غربی را مجبور می‌کند تا در بسیاری از موارد در مورد رویکرد خود تجدید نظر کنند آنان ناپدید می‌شوند. ما این موضوع را در ممنوعیت اعتراضات و صدا‌های طرفدار فلسطین از کنفرانس‌ها می‌بینیم همان طور که در آلمان این مورد به طور فزاینده‌ای رخ می‌دهد. در ایالات متحده اگر قرار است جنگ غزه هر نوع توجه مستمری را به خود جلب کند ابتدا باید به اپیزودی از جنگ فرهنگی دانشگاه آمریکایی تبدیل شود.

در زمانی که در حال نگارش این مقاله هستم کارکنان اورژانس فلسطین در بیمارستان‌های الشفاء و ناصر در غزه گور‌های دسته جمعی را کشف می‌کنند. شواهد ویدئویی غیرقابل انکار به نظر می‌رسند، اما تقریا هیچ گونه علاقه‌ای از سوی رسانه‌های غربی برای پرداختن به این موضوع دیده نمی‌شود.

غرب در تحمیل دیدگاه خود به بقیه جهان تنها نیست. مقام‌های پکن در زمان آغاز جنگ در اوکراین زمانی که مقاومت کی یف را به یک "توطئه امریکایی" تقلیل دادند و آن مقاومت را کم ارزش قلمداد کردند به همین ترتیب عمل نمودند. هند ترجیح داده خود را درگیر ماجرا نسازد اگرچه با بازیگران قوی‌تر در دو منازعه یعنی روسیه و اسرائیل همدردی آشکاری از خود نشان داده است. اغلب تصور می‌شود که جنگ‌ها به خاطر نظم صورت می‌گیرند و دو طرف در دیدگاه‌های خود در مورد معنای نظم مخالف هستند. در سودان درگیری بی رحمانه و مداوم بین نیرو‌های مسلح سودان و نیرو‌های پشتیبانی سریع نمونه‌ای از این مورد است.

نیرو‌های پشتیبانی سریع در سال ۲۰۱۳ میلادی در دارفور تاسیس شد، اما به نوعی شرکت امنیتی خصوصی تبدیل شد که در جنگ یمن با سرمایه گذاری دلار‌های نفتی عربستان و امارات جنگیده است. یک ارتش خصوصی در برابر هیچ دولتی پاسخگو نیست. همان طور که یک شرکت باید درآمد و سود را به حداکثر ممکن برساند یک گروه شبه نظامی خصوصی نیز باید بازده را به حداکثر برساند. هنگامی که فضای جنگ سرد شده و گرمای قبلی را از دست می‌دهد اخراج سربازان بسیار دشوار می‌شود همان گونه که در مورد یمن این موضوع رخ داد. در عوض، باید میدان‌های نبرد تازه‌ای را پیدا کرد.

این مدل موظف است که گسترش یابد البته فقط به این دلیل که هیچ اصل دیگری به اندازه "به حداکثر رساندن بازده" جذاب نیست.  در کمربند کشور‌هایی که از یمن تا سوریه، عراق و افغانستان امتداد دارند شبه نظامیان به موثرترین ابزار کنترل تبدیل شده اند. این روشی موثر برای کارآمد نگهداشتن جوامع در یک سیستم بازاری است که در آن نیروی کار نظامی یک نوجوان به آسان‌ترین کالا تبدیل می‌شود. به نظر می‌رسد این روند در آینده به طور فزاینده‌ای رواج پیدا کند، اما آیا می‌تواند جهانی شود؟

نیروی پشتیبانی سریع در سال ۲۰۱۶ میلادی  متوجه شد که یک نیروی شبه نظامی خصوصی می‌تواند انحصار کالا‌های ارزشمندی مانند طلا، ایمن سازی مسیر‌های تجاری و دسترسی به بازار‌های خارجی را به دست آورد. گروه واگنر در سال ۲۰۱۷ میلادی این موضوع را از همتای خود در سودان آموخت و آن را  به جمهوری آفریقای مرکزی و مالی برد. در ناحیه شمال نیروی پشتیبانی سریع برای گشت زنی در مرز با لیبی و جلوگیری از جریان مهاجران به اروپا مستقر شده است.

"کیشیدا فومیو" نخست وزیر ژاپن در سخنرانی خود در کنگره ایالات متحده در تاریخ ۱۱ آوریل از یک چشم انداز امنیتی واحد جهانی صحبت کرد زمانی که گفته بود: "اوکراین امروز ممکن است شرق آسیای فردا باشد".

نکته‌ای اجتناب ناپذیر در مورد جهانی شدن درگیری وجود دارد: هر بازیگری به دنبال شرکا و متحدانی است که بتواند آنان را بیابد و کنار خود داشته باشد به ویژه زمانی که جنگ به یک احتمال واقعی تبدیل می‌شود. بدین ترتیب، چشم‌انداز امنیتی امروز یادآور پویایی‌های منتهی به دو جنگ جهانی در قرن بیستم است. شاید یک جنگ جهانی صرفا جنگی باشد که در آن هیچ کس بیرون از جنگ نایستد از این نظر شاید ما در حال حاضر در یک جنگ جهانی قرار داریم.

امروز سفر به شرق آسیا ممکن است گاهی شبیه به بازگشت به دوران گمشده قلمداد شود دنیایی که در آن درگیری نظامی غیرقابل قبول به نظر می‌رسد، زیرا انرژی اجتماعی به طور منحصر بفردی بر توسعه فناوری و اقتصادی متمرکز شده است.

با این وجود، این تصور یک توهم است. سفرم به تایوان در سال ۲۰۲۳ میلادی در روز ملی آن جزیره بود و متقاعد شدم که اگرچه ممکن است وقوع جنگ قریب الوقوع نباشد، اما پایه‌های درگیری آینده اکنون در حال شکل گرفتن است. تفاهمی که نیم قرن پیش بین مائوتسه تونگ و ریچارد نیکسون بر سر تایوان مورد توافق قرار گرفته بود اکنون شکننده به نظر می‌رسد. چین دیگر نمی‌پذیرد که وضعیت موجود که اکثریت در تایوان ترجیح می‌دهند بتواند به طور نامحدود حفظ شود و ایالات متحده نیز متقاعد شده که حتی اتحاد مجدد مسالمت آمیز تایوان با سرزمین اصلی چین ممکن است اکنون که چین به یک رقیب جدی برای امریکا تبدیل شده غیر قابل قبول باشد.

من در مقاله‌ای که در این نشریه (نیواستیتسمن) در دسامبر ۲۰۲۳ میلادی نوشتم اشاره کرده بودم که  شاید بتوان لحظه کنونی تایوان را با سال ۲۰۰۴ در اوکراین سال وقوع انقلاب نارنجی یک دهه قبل از اولین حمله روسیه و تقریبا دو دهه قبل از جنگ کنونی مقایسه کرد.

جهانی شدن نزاع در نهایت بدان معناست که تنها اصل جهانی خود تعارض است و هیچ نقطه اشتعال منفردی را نمی‌توان با توسل به ایده‌های نظم حل کرد. اندیشکده‌ها و شرکت‌های ارائه دهنده خدمات مشاوره که علاقمند هستند درباره خطرات و تهدید‌ها بحث کنند، نشان می‌دهند که جهان در آستانه عصر خطر قرار دارد. این مفاهیم بیش از حد معقول به نظر می‌رسد. خطر اشاره به آینده دارد. در حال حاضر ما در میان ویرانه‌ها زندگی می‌کنیم.

دیگر خبرها

  • شاید ما در حال حاضر در یک جنگ جهانی هستیم!
  • بورل: آواره شدن بیش از یک میلیون نفر در رفح ویرانگر خواهد بود
  • سیاست‌های بروکسل علت اصلی گرانی گاز در اروپا
  • استاد دانشگاه کهگیلویه و بویراحمدی نمونه کشوری
  • نسخه برزیلی برای خودروسازی ایران
  • توسعه همه جانبه مناسبات با آفریقا از اولویت‌های سیاست خارجی ایران
  • توسعه همه جانبه مناسبات با آفریقا از اولویت‌های سیاست خارجی ایران است
  • امیرعبداللهیان: توسعه همه جانبه مناسبات با آفریقا از اولویت‌های سیاست خارجی ایران است
  • روز جهانی کار و کارگر
  • تحریم سپاه توسط غربیان گویای سلامت کار پاسداران است